دوشنبه ۲۰ شهریور ۹۶ | ۱۸:۱۲ ۸۴ بازديد
سلام خدمت كابران عزيز به درخواست شما در مورد سوراني ها هم مطلبي قرار دادم
ادبيات:
از شاعران بزرگ كلاسيكسراي اين گويش ميتوان به ،نالي، محوي، حاجي قادر كويي، قانع، هژار، هيمن، شريف و جلال ملكشااشاره كرد و از خوانندگان بزرگ آن ميتوان سيدعلياصغر كردستاني، حسن زيرك، ماملي، علي مردان، طاهر توفيق، ناصر رزازي، نجمه غلامي و مظهر خالقي را نام برد.
رمان ژاني گهل (درد ملت) نوشته ابراهيم احمد از نخستين رمانهاي قابل توجه در گويش سوراني بهشمار ميرود
زبان نوشتاري:
در ميان زبانهاي ايراني زبان فارسي در مرحلهاي بسيار قديمتر از ديگر زبانهاي اين خانواده به شكل استاندارد و يكدست نوشتاري دست يافت. پس از كنارگذاشتهشدن خط و زبان استاندارد پارسي ميانه، استانداردسازي فارسي نو با روندي طبيعي آغاز شد و در حدود سدههاي ۸ و ۹ ميلادي يعني در زمان رودكي و پس از آن شكل نهايي يكدست خود را يافت. استانداردسازي ديگر زبانهاي ايراني سدهها بعد و گاه از طرق سياستگذاري دولتي (مانند فارسي تاجيكي و پشتو) انجام گرفت. استانداردسازي نوشتاري گويشهاي كردي از سدهٔ بيستم آغاز شده و هنوز ادامه دارد. در ميان گويشهاي كردي دو شاخهٔ سوراني و كرمانجي نيمهاستاندارد هستند و استانداردهايي جدا از يكديگر را دنبال كردهاند.
در مناطق كردنشين ايران از سدههاي دور تا امروز زبان نوشتاري و اداري همواره فارسي بودهاست. زبان ادبي كردستان عراق نيز تا سال ۱۹۲۰ فارسي و زبان اداري حكومتي آن تركي عثماني بود. زبان نوشتاري سوراني كه با خط فارسي-عربي و با علاماتي اضافهشده نوشته ميشود در سالهاي ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ با بخشنامهاي توسط حكومت بريتانيا كه بر منطقه مستقر شدهبود و با قصد ايجاد چنددستگي در كشور عراق و منطقه ايجاد شد. زبان فارسي در مدارس كردستان عراق تا سال ۱۹۲۱ تدريس ميشد و پس از آن مقامات بريتانيايي از تدريس فارسي و تركي جلوگيري كردند.
در روزنامهٔ رسمي امور اداري بريتانيا، شماره اكتبر ۱۹۲۵ در متن نامهٔ رسمي بريتانيا به سازمان ملل مورخهٔ ۲۴ فوريه ۱۹۲۶ دربارهٔ امور اداري منطقهٔ كردنشين تحت ادارهٔ بريتانيا ميخوانيم:« «در مورد استفادهٔ زبان كردي بايد دانست كه كردي پيش از جنگ به عنوان زبان ارتباطات نوشتاري، چه در حوزهٔ شخصي و چه حوزهٔ رسمي، استفاده نشده بود. شماري از آثار شعري به كردي موجود بود ولي ايجاد يك زبان نوشتاري به عنوان وسيله ارتباطي، به طور كامل با تلاشهاي مقامات بريتانيايي صورت گرفت. پيش از آن زبانهاي فارسي، تركي و عربي استفاده ميشد.» »
اين نامه ادامه ميدهد كه حكومت بريتانيا پس از ايجاد زبان نوشتاري براي كردي سوراني، «نهايت سعي خود را براي مجاز اعلام كردن و استفادهٔ فعالانه از زبان كردي را تشويق و ترغيب نمود.»
با اينكه آثار ادبي تا پيش از اوايل سدهٔ ۱۹ ميلادي در گويش سوراني نوشته نشده بود انگليسيها از ميان گوراني، سوراني و باديناني، گويش سوراني را دستمايهٔ خود براي ايجاد يك زبان كردي نوشتاري قرار داده آن را به عنوان زبان رسمي كردهاي عراق معرفي كردند. اين باعث شد كه در آغاز گويشوران باديني نيمهٔ شمالي كردستان عراق كه درك سوراني برايشان دشوار بود كودكان خود را ترجيحاً به مدارس عربيزبان بفرستند.
زبان نوشتاري كردي در عراق به مرور دو شكل نيمهاستاندارد پيدا كرد كه تا امروزه ادامه دارد. يكي گونهٔ گويش كردي سوراني (بر پايهٔ لهجههاي سوراني سليمانيه و اربيل) و ديگري گونهٔ گويش باديناني (بر پايهٔ لهجهٔ دهوك). اين تفاوتها همچنان پابرجاست و مانع ايجاد يك شكل زباني يكدست و استاندارد براي كردهاي عراق شدهاست. بخش بزرگي از استانداردسازيهاي اوليه در نوشتههاي كردي سوراني در خلال سالهاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ انجام شد.
يك همايش سياسي در عراق در سال ۱۹۵۹ تصميم گرفت تا سوراني را «زبان استاندارد ادبي براي همهٔ كردها» اعلام كند، ولي بادينيزبانان (كرمانجيزبانان) شمال عراق و كردهاي تركيه چنين تصميمي را نپذيرفتند. در مطبوعات چاپشدهٔ گويش سوراني در ايران گويش مكري (مُكرياني) بوكان و مهاباد معيار نوشتاري است. البته نوشتههاي مكري برخي از ويژگيهاي گويش سليمانيه را نيز استفاده كردهاند.
وامواژهها :
وامواژهها در سوراني معمولاً دستخوش مقداري دگرگوني آوايي ميشوند يا با تفاوتهايي نوشته ميشوند. براي نمونه بحث عربي به صورت «باس»، خلق به صورت «خهلك» و خلعت به شكل «خهلات» تلفظ و نوشته ميشود.
در مراحل آغازين نوشتن به كردي سوراني، نويسندگان استفاده زيادي از واژههاي فارسي و عربي ميكردند و اين نشانهاي از سطح ادبي بالاتر بود. ولي در دورههاي پس از آن و احساس خطر نسبت به زبان كردي از سوي زبان غالب عربي در عراق، معيارسازان كُرد عراق كوشش فراواني براي بيرون ريختن واژههاي عربي از سوراني تا حد ممكن انجام دادند. اما كاربرد پسوندهاي فارسي مانند -دار (نمونه بريندار: به معني زخمي)، -نشين (نمونه: شانشين: شاهنشين)، -سازي (چاكسازي: بهسازي) و -خانه (كتێبخانه: به معني كتابخانه) همچنان رواج دارد.
در دورهٔ اوليه و نشستهاي آغازين واژهگزيني از سوي زباندانان سوراني كوشش ميشد تا براي بسياري از واژههاي عربي برابرهاي فارسي آنها استفاده شود. فارسي و كردي هر دو از زبانهاي ايراني هستند و نزديكي اين دو زبان دليل اين تصميم زباندانان كرد بود. وامواژههاي فارسي در كردي مانند آسايش، پرورده، پيوند، چاپ، انجام، تندرستي، هنرمند، گزارش (گوزاريشت)، آراسته (ئاڕاستە) و... از آن دوره نشأت ميگيرند، ولي امروزه بيشينهٔ كردزبانان عراق اين واژهها را واژههاي اصيل كردي ميپندارند. براي گريز از كاربرد واژههاي عربي در كنار واژهسازي گسترده در سوراني، از واژههاي اروپايي (مانند پارتي (حزب)، اكتور (هنرپيشه)) و كرمانجي (مانند مرۆڤ (انسان)، گۆڤار (گاهنامه)) نيز استفاده شد.
برخي از واژههاي سوراني به خاطر نوشتاري نبودن اين زبان در قديم و وامگيري از طريق شنيداري از زبانهاي ديگر به صورتهاي تحريفشده وارد اين زبان شدهاند. نمونهها: ئهنقهس (تحريفشدهٔ عن قصد و از قصد)، كرماشان (تحريفشدهٔ نام كرمانشاه لقب بهرام چهارم ساساني)، بوردومان (تحريفشدهٔ بمباردمان)، كشتوكال (تحريفشدهٔ كشتوكار)، ھەولێر (تحريفشدهٔ نام اربيل)، ئالقه (تحريفشدهٔ حلقه)، حهمه (تحريفشدهٔ محمد)، ههلبهت (تحريفشدهٔ البته)، لهقهم (تحريفشدهٔ لقب). يا قهرهبالغ/قهرهبالخ (به معني شلوغ) كه از Kalabalık تركي گرفته شدهاست و آن نيز خود از غلبه عربي (به معني زياد) و پسوند -ليك تركي ساخته شدهاست.از نمونههاي ديگر ميتوان به وڵات (تحريفي از ولايت)، دموودهزگا (تحريفي از دم و دستگاه)، پهروهرده (از پرورده فارسي اما با معني تحريفشده و به معني پرورش) اشاره كرد.
برخي واژهها در سوراني نيز از زبان سُرياني (زبان آشوريان) وام گرفته شدهاست ازجمله واژه خبات (در كردي خهبات) كه به معني كوشش و مبارزه است و از واژه سرياني ܚܦܝܛ (خپط) به همين معني، گرفته شدهاست. يا شيرۆخ و شلوخه به معني بند كفش كه از ريشه سرياني ܣܪܟ (سرك) به معني چسبيدن گرفته شدهاست.
تفاوتها با كرمانجي:
تفاوت دستوري و واژگاني بزرگي ميان سوراني و كرمانجي وجود دارد بهگونهاي كه شمار زيادي از زبانشناسان اين دو را دو زبان جداگانه بهشمار ميآورند. از نظر دستوري، تفاوت سوراني و كرمانجي در سطح تفاوت انگليسي با آلماني است ولي از نظر واژهها تفاوتهاي آنها در سطح هلندي با آلماني است.
نمونههاي تفاوت دستوري: ضماير شخصي فارسي، سوراني و كرمانجي. در كرمانجي بر خلاف فارسي و سوراني تفاوت دستوري ميان حالات فاعلي، مفعولي و مذكر و مؤنث وجود دارد (آوانويسي لاتين سوراني نيز در پرانتز آمده):
فارسي سوراني كرمانجي
من من (min) فاعلي: ez / مفعولي min
تو تۆ (to) فاعلي: tu /مفعولي : te
او ئهو (ew) فاعلي: ew / مفعولي : wî (مذكر), wê (مؤنث)
ما ئێمه (ême) فاعلي: em / مفعولي : me
شما ئێوه (êwe) فاعلي: hûn / مفعولي : we
آنها ئهوان (ewan) فاعلي: ewan / مفعولي : wan
در استان كردستان، گويش منطقهاي كه از جنوب سنندج آغاز ميشود و تا كرمانشاه ادامه مييابد گونهاي گوراني از زير شاخههاي زبان كردي است كه از نظر واژهها با سوراني نزديكي دارد
الفبا:
الفباي سوراني (۳۳ حرف دارد):
ي, ێ, ﮪ , ﻭﻭ, ﻭ , ﯙ , ﻥ , ﻡ , ﻝ, ڵ, ﮒ, ﮎ, ﻕ, ڤ, ﻑ, ﻍ, ﻉ, ﺵ, ﺱ, ﮊ, ﺯ, ڕ, ﺭ, ﺩ, ﺥ, ﺡ, ﭺ, ﺝ, ﺕ, ﭖ, ﺏ, ﺋ, ﺍ
الفابي كرمانجي (۳۱ حرف دارد):
A, B, C, Ç, D, E, Ê, F, G, H, I, Î, J, K, L, M, N, O, P, Q, R, S, Ş, T, U, Û, V, W, X, Y, Z
در شوروي پيشين و امروزه در ارمنستان، كرمانجيزبانان از الفبايي بر پايهٔ سيريليك استفاده ميكنند (۳۲ حرف دارد): А, Б, В, Г, Г', Д, Е, Ә, Ә́, Ж, З, И, Й, К, К', Л, М, Н, О, Ö, П, П', Р, Р', С, Т, Т', У, Ф, Х, Һ, Һ', Ч, Ч', Ш, Щ, Ь, Э, Q, W
حروف ڵ, ڶ، ڕ, ڒ, ڔ، ۊ و غ سوراني برابري در الفباي كرمانجي ندارد
منبع: ويكي پديا
از شاعران بزرگ كلاسيكسراي اين گويش ميتوان به ،نالي، محوي، حاجي قادر كويي، قانع، هژار، هيمن، شريف و جلال ملكشااشاره كرد و از خوانندگان بزرگ آن ميتوان سيدعلياصغر كردستاني، حسن زيرك، ماملي، علي مردان، طاهر توفيق، ناصر رزازي، نجمه غلامي و مظهر خالقي را نام برد.
رمان ژاني گهل (درد ملت) نوشته ابراهيم احمد از نخستين رمانهاي قابل توجه در گويش سوراني بهشمار ميرود
زبان نوشتاري:
در ميان زبانهاي ايراني زبان فارسي در مرحلهاي بسيار قديمتر از ديگر زبانهاي اين خانواده به شكل استاندارد و يكدست نوشتاري دست يافت. پس از كنارگذاشتهشدن خط و زبان استاندارد پارسي ميانه، استانداردسازي فارسي نو با روندي طبيعي آغاز شد و در حدود سدههاي ۸ و ۹ ميلادي يعني در زمان رودكي و پس از آن شكل نهايي يكدست خود را يافت. استانداردسازي ديگر زبانهاي ايراني سدهها بعد و گاه از طرق سياستگذاري دولتي (مانند فارسي تاجيكي و پشتو) انجام گرفت. استانداردسازي نوشتاري گويشهاي كردي از سدهٔ بيستم آغاز شده و هنوز ادامه دارد. در ميان گويشهاي كردي دو شاخهٔ سوراني و كرمانجي نيمهاستاندارد هستند و استانداردهايي جدا از يكديگر را دنبال كردهاند.
در مناطق كردنشين ايران از سدههاي دور تا امروز زبان نوشتاري و اداري همواره فارسي بودهاست. زبان ادبي كردستان عراق نيز تا سال ۱۹۲۰ فارسي و زبان اداري حكومتي آن تركي عثماني بود. زبان نوشتاري سوراني كه با خط فارسي-عربي و با علاماتي اضافهشده نوشته ميشود در سالهاي ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ با بخشنامهاي توسط حكومت بريتانيا كه بر منطقه مستقر شدهبود و با قصد ايجاد چنددستگي در كشور عراق و منطقه ايجاد شد. زبان فارسي در مدارس كردستان عراق تا سال ۱۹۲۱ تدريس ميشد و پس از آن مقامات بريتانيايي از تدريس فارسي و تركي جلوگيري كردند.
در روزنامهٔ رسمي امور اداري بريتانيا، شماره اكتبر ۱۹۲۵ در متن نامهٔ رسمي بريتانيا به سازمان ملل مورخهٔ ۲۴ فوريه ۱۹۲۶ دربارهٔ امور اداري منطقهٔ كردنشين تحت ادارهٔ بريتانيا ميخوانيم:« «در مورد استفادهٔ زبان كردي بايد دانست كه كردي پيش از جنگ به عنوان زبان ارتباطات نوشتاري، چه در حوزهٔ شخصي و چه حوزهٔ رسمي، استفاده نشده بود. شماري از آثار شعري به كردي موجود بود ولي ايجاد يك زبان نوشتاري به عنوان وسيله ارتباطي، به طور كامل با تلاشهاي مقامات بريتانيايي صورت گرفت. پيش از آن زبانهاي فارسي، تركي و عربي استفاده ميشد.» »
اين نامه ادامه ميدهد كه حكومت بريتانيا پس از ايجاد زبان نوشتاري براي كردي سوراني، «نهايت سعي خود را براي مجاز اعلام كردن و استفادهٔ فعالانه از زبان كردي را تشويق و ترغيب نمود.»
با اينكه آثار ادبي تا پيش از اوايل سدهٔ ۱۹ ميلادي در گويش سوراني نوشته نشده بود انگليسيها از ميان گوراني، سوراني و باديناني، گويش سوراني را دستمايهٔ خود براي ايجاد يك زبان كردي نوشتاري قرار داده آن را به عنوان زبان رسمي كردهاي عراق معرفي كردند. اين باعث شد كه در آغاز گويشوران باديني نيمهٔ شمالي كردستان عراق كه درك سوراني برايشان دشوار بود كودكان خود را ترجيحاً به مدارس عربيزبان بفرستند.
زبان نوشتاري كردي در عراق به مرور دو شكل نيمهاستاندارد پيدا كرد كه تا امروزه ادامه دارد. يكي گونهٔ گويش كردي سوراني (بر پايهٔ لهجههاي سوراني سليمانيه و اربيل) و ديگري گونهٔ گويش باديناني (بر پايهٔ لهجهٔ دهوك). اين تفاوتها همچنان پابرجاست و مانع ايجاد يك شكل زباني يكدست و استاندارد براي كردهاي عراق شدهاست. بخش بزرگي از استانداردسازيهاي اوليه در نوشتههاي كردي سوراني در خلال سالهاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ انجام شد.
يك همايش سياسي در عراق در سال ۱۹۵۹ تصميم گرفت تا سوراني را «زبان استاندارد ادبي براي همهٔ كردها» اعلام كند، ولي بادينيزبانان (كرمانجيزبانان) شمال عراق و كردهاي تركيه چنين تصميمي را نپذيرفتند. در مطبوعات چاپشدهٔ گويش سوراني در ايران گويش مكري (مُكرياني) بوكان و مهاباد معيار نوشتاري است. البته نوشتههاي مكري برخي از ويژگيهاي گويش سليمانيه را نيز استفاده كردهاند.
وامواژهها :
وامواژهها در سوراني معمولاً دستخوش مقداري دگرگوني آوايي ميشوند يا با تفاوتهايي نوشته ميشوند. براي نمونه بحث عربي به صورت «باس»، خلق به صورت «خهلك» و خلعت به شكل «خهلات» تلفظ و نوشته ميشود.
در مراحل آغازين نوشتن به كردي سوراني، نويسندگان استفاده زيادي از واژههاي فارسي و عربي ميكردند و اين نشانهاي از سطح ادبي بالاتر بود. ولي در دورههاي پس از آن و احساس خطر نسبت به زبان كردي از سوي زبان غالب عربي در عراق، معيارسازان كُرد عراق كوشش فراواني براي بيرون ريختن واژههاي عربي از سوراني تا حد ممكن انجام دادند. اما كاربرد پسوندهاي فارسي مانند -دار (نمونه بريندار: به معني زخمي)، -نشين (نمونه: شانشين: شاهنشين)، -سازي (چاكسازي: بهسازي) و -خانه (كتێبخانه: به معني كتابخانه) همچنان رواج دارد.
در دورهٔ اوليه و نشستهاي آغازين واژهگزيني از سوي زباندانان سوراني كوشش ميشد تا براي بسياري از واژههاي عربي برابرهاي فارسي آنها استفاده شود. فارسي و كردي هر دو از زبانهاي ايراني هستند و نزديكي اين دو زبان دليل اين تصميم زباندانان كرد بود. وامواژههاي فارسي در كردي مانند آسايش، پرورده، پيوند، چاپ، انجام، تندرستي، هنرمند، گزارش (گوزاريشت)، آراسته (ئاڕاستە) و... از آن دوره نشأت ميگيرند، ولي امروزه بيشينهٔ كردزبانان عراق اين واژهها را واژههاي اصيل كردي ميپندارند. براي گريز از كاربرد واژههاي عربي در كنار واژهسازي گسترده در سوراني، از واژههاي اروپايي (مانند پارتي (حزب)، اكتور (هنرپيشه)) و كرمانجي (مانند مرۆڤ (انسان)، گۆڤار (گاهنامه)) نيز استفاده شد.
برخي از واژههاي سوراني به خاطر نوشتاري نبودن اين زبان در قديم و وامگيري از طريق شنيداري از زبانهاي ديگر به صورتهاي تحريفشده وارد اين زبان شدهاند. نمونهها: ئهنقهس (تحريفشدهٔ عن قصد و از قصد)، كرماشان (تحريفشدهٔ نام كرمانشاه لقب بهرام چهارم ساساني)، بوردومان (تحريفشدهٔ بمباردمان)، كشتوكال (تحريفشدهٔ كشتوكار)، ھەولێر (تحريفشدهٔ نام اربيل)، ئالقه (تحريفشدهٔ حلقه)، حهمه (تحريفشدهٔ محمد)، ههلبهت (تحريفشدهٔ البته)، لهقهم (تحريفشدهٔ لقب). يا قهرهبالغ/قهرهبالخ (به معني شلوغ) كه از Kalabalık تركي گرفته شدهاست و آن نيز خود از غلبه عربي (به معني زياد) و پسوند -ليك تركي ساخته شدهاست.از نمونههاي ديگر ميتوان به وڵات (تحريفي از ولايت)، دموودهزگا (تحريفي از دم و دستگاه)، پهروهرده (از پرورده فارسي اما با معني تحريفشده و به معني پرورش) اشاره كرد.
برخي واژهها در سوراني نيز از زبان سُرياني (زبان آشوريان) وام گرفته شدهاست ازجمله واژه خبات (در كردي خهبات) كه به معني كوشش و مبارزه است و از واژه سرياني ܚܦܝܛ (خپط) به همين معني، گرفته شدهاست. يا شيرۆخ و شلوخه به معني بند كفش كه از ريشه سرياني ܣܪܟ (سرك) به معني چسبيدن گرفته شدهاست.
تفاوتها با كرمانجي:
تفاوت دستوري و واژگاني بزرگي ميان سوراني و كرمانجي وجود دارد بهگونهاي كه شمار زيادي از زبانشناسان اين دو را دو زبان جداگانه بهشمار ميآورند. از نظر دستوري، تفاوت سوراني و كرمانجي در سطح تفاوت انگليسي با آلماني است ولي از نظر واژهها تفاوتهاي آنها در سطح هلندي با آلماني است.
نمونههاي تفاوت دستوري: ضماير شخصي فارسي، سوراني و كرمانجي. در كرمانجي بر خلاف فارسي و سوراني تفاوت دستوري ميان حالات فاعلي، مفعولي و مذكر و مؤنث وجود دارد (آوانويسي لاتين سوراني نيز در پرانتز آمده):
فارسي سوراني كرمانجي
من من (min) فاعلي: ez / مفعولي min
تو تۆ (to) فاعلي: tu /مفعولي : te
او ئهو (ew) فاعلي: ew / مفعولي : wî (مذكر), wê (مؤنث)
ما ئێمه (ême) فاعلي: em / مفعولي : me
شما ئێوه (êwe) فاعلي: hûn / مفعولي : we
آنها ئهوان (ewan) فاعلي: ewan / مفعولي : wan
در استان كردستان، گويش منطقهاي كه از جنوب سنندج آغاز ميشود و تا كرمانشاه ادامه مييابد گونهاي گوراني از زير شاخههاي زبان كردي است كه از نظر واژهها با سوراني نزديكي دارد
الفبا:
الفباي سوراني (۳۳ حرف دارد):
ي, ێ, ﮪ , ﻭﻭ, ﻭ , ﯙ , ﻥ , ﻡ , ﻝ, ڵ, ﮒ, ﮎ, ﻕ, ڤ, ﻑ, ﻍ, ﻉ, ﺵ, ﺱ, ﮊ, ﺯ, ڕ, ﺭ, ﺩ, ﺥ, ﺡ, ﭺ, ﺝ, ﺕ, ﭖ, ﺏ, ﺋ, ﺍ
الفابي كرمانجي (۳۱ حرف دارد):
A, B, C, Ç, D, E, Ê, F, G, H, I, Î, J, K, L, M, N, O, P, Q, R, S, Ş, T, U, Û, V, W, X, Y, Z
در شوروي پيشين و امروزه در ارمنستان، كرمانجيزبانان از الفبايي بر پايهٔ سيريليك استفاده ميكنند (۳۲ حرف دارد): А, Б, В, Г, Г', Д, Е, Ә, Ә́, Ж, З, И, Й, К, К', Л, М, Н, О, Ö, П, П', Р, Р', С, Т, Т', У, Ф, Х, Һ, Һ', Ч, Ч', Ш, Щ, Ь, Э, Q, W
حروف ڵ, ڶ، ڕ, ڒ, ڔ، ۊ و غ سوراني برابري در الفباي كرمانجي ندارد
منبع: ويكي پديا