كردها و تقسيم بندي زباني

آموزش زبان كردي كرمانجي

كردها و تقسيم بندي زباني

۷۷ بازديد
مقدمه

كردها به صورت رسمي هيچگاه به عنوان يك ملت تعريف نشده و به عناوين مختلفي چون : قوم، ايل، اقليت و گاهي به عنوان تركهاي كوهي، مهمان و ... معرفي و شاخته شده اند . هر چند اكنون زبان كردي در كشور عراق به صورت رسمي و يكي از دو زبان رسمي اين كشورشناخته مي شود اما در ديگر مناطق كرد نشين كه جزوي از سه كشور ديگر تركيه، ايران و سوريه است اين زبان هيچ رسميتي نداشته و حتي انكار هم مي شود؛ در تركيه به كلي تا سالهاي پيش انكار مي شد و صحبت و نوشتن با آن جرم شناخته مي شد، در ايران با توجه به اينكه در قانون ساسي اين كشور آموزش آن در كنار زبان رسمي بلامانع است اما عملا مترود است و در سوريه علاه براينكه هيچ رسميتي ندارد، صاحبان اين زبان به عنوان مهمان در اين كشور معرفي مي شوند .

پيشينه و اصالت

پيشينه و اصالت اين زبان نيز گاه و بيگاه از سوي محققان، زبان شناسان، تاريخ نويسان و ... گاه مورد ترديد و گاه مورد تائيد بوده، بسياري از محققان زبانشناس آن را بازمانده همان زبان مادي دانسته، برخي آن را مشابه اوستا مي دانند و برخي ديگر به كلي ارتباط بين زبان كردي و زبان مادها را رد مي كنند . اما واقعيت چيست ؟ آيا از مادها به عنوان يك ملت مقتدر كه زماني بر قسمتي از آسيا حكمراني كرده اند قبيله اي هم بر جاي نمانده ؟ جواب اين سئوال در نوشته هاي پروفسور ولاديمير مينورسكي خاورشناس روسي است كه مي گويد : زبان كردي به طور قطع از ريشه زبان مادي است . و مي نويسد : اگر كردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتي چنين كهن و مقتدر چه آمده‌است و اين همه قبيله و تيره مختلف كرد كه به يك زبان واحد و جداي از زبان ديگر ايرانيان تكلم مي‌كنند؛ از كجا آمده‌اند؟».[۱]
اين نظريه بعدها توسط ايليا گرشويچ ديگر زبانشناس روسي بسط داده شد و وي اولين مدارك زبان شناختي را براي اثبات ريشه مادي زبان كردي مطرح كرد. جان ليمبرت خاورشناس آمريكايي٬ نيز معتقد است كه مادها از اجداد كردها مي باشند.[۲]

همچنين پروفسور گرنوت وينفور زبانشناس آلماني، نيز اعتقاد دارد كه اكثريت كساني كه امروزه به زبان كردي سخن مي گويند به احتمال زياد سابقا از متكلمان به گويش‌هاي زبان مادي بوده اند.

در مقابل، گارنيك آساتريان نيز معتقد است كه تنها بازمانده زبان مادي شايد تاتي در آذربايجان و زبانهاي مركزي كاشان باشد». [۳]

و پروفسور مكنزي بر اين باور است كه زبان كردي با زبان مادي از يك ريشه نيستند بلكه زبان كردي داراي عناصر قوي زبانهاي جنوب غربي ايراني نيز مي‌باشد و از اين رو هرگونه وابستگي ميان زبان‌هاي كردي و مادي را رد مي كند . حال اينكه شبيه‌ترين زبان‌ها به زبان كردي، بلوچي، گيلكي، و تالشي هستند، اين زبان‌ ها نيز چون زبان كردي متعلق به زيرگروه شمال غربي زبانهاي ايراني هستند و هيچ شباهت نزديكي با شاخه زبانهاي جنوب غربي ندارد كه بتوان كردي را شبيه به زبانهاي شاخه جنوب غربي به حساب آورد . ضمن اينكه ديگر زبانهاي نزديك به زبان كردي كه زيرگروه جنوب غربي زبانهاي ايراني به شمار مي آيند خود زبان فارسي را نيز شامل مي شود.

مقاومت زبان كردي

علاوه بر اين مطالب آگاهان به مسائل زبان و فرهنگ و جامعه شناسي به خوبي مي دانند كه زبان كردي با توجه به عدم رسميت، در معرض تهاجم بودن، انكار و وجوه ديگر سياسي، هجوم و تسلط بسياري از حكومت هاي خونريز و ديگر عوامل توانسته خود را تا اين مقطع زماني حفظ كرده و كمترين تاثير را از ديگر زبانها و حتي زبانهاي رايج رسمي در جغرافياي خويش گرفته و كمترين آسيب را ببيند . براي مثال وضعيت زبان كردي و فارسي را در مقابل زبان عربي مي توان مورد توجه قرار داد . با توجه به اينكه كردها از نظر جغرافيايي هم مرز با مناطق و مردماني هستند كه به زبان عربي سخن مي گويند و فارسها در جغرافيايي بسيار دورتر از اعراب هستند اما تاثيري كه زبان عربي بر فارسي داشته بسيار مشهود و كلمات عربي غالب ترين كلمات در زبان فارسي به شمار مي آيند به طوري كه اگر كلمات عربي اي را در كه در يك متن فارسي موجود است حذف كرد آن متن به طور قطع هيچ معنايي به خواننده اش القا نخواهد كرد . اما در كردي حضور كلمات عربي در حد نامها و اصطلاحات ديني بيشتر رايجند و خوشبختانه مي توان گفت كه اين مشكل هم با توجه به تلاش موثر اهل فرهنگ و ادبيات كرد به صورتي تقريبا كلي حل و جايگزين هايي براي اين كلمات پيشنهاد و پيدا شده، اكنون متون كردي را مي توان نزديك به صددرصد كردي مشاهده نمود .

وضعيت كنوني زبان كردي

جداي از همه ي رد و تائيدهاي محققان، اگر از اين قضيه بگذريم، به بحث ديگري مي رسيم كه وضعيت كنوني اين زبان در جغرافياي خويش است . زبان كردي اكنون جداي از اينكه در بخش كوچكي از جغرافياي خويش به صورت رسمي شناخته مي شود، اما در بيشتر جغرافيايش با مشكل انكار و امحاء روبروست بوده، كه البته بايد خاطر نشان ساخت كه اين محدوديت ها هيچگاه نتوانسته سدي باشد در مقابل سلامت و پيشرفت اين زبان . و اين نتيجه مبارزه چندين ساله سياسيون و اهل فرهنگ خود اين ملت بوده و هيچ حمايتي را نزديك به خود احساس نكرده و تنها خود توانسته اند اين وضعيت را براي خود خلق نمايند .

تقسيم بندي زبان كردي

از گذشته تا به حال براي زبان كردي تقسيم بندي هايي در نظر گرفته و نوشته شده است كه قديمي ترين آن را مي توان تقسيم بندي « شرف خان بتليسي » در كتاب « شرفنامه » دانست . كه نويسنده در آن زبان كردي را به چهار شاخه اصلي : كرمانجي، كلهري، هورامي (گوراني ) و لوري تقسيم مي كند . البته پس از او ديگران نيز تقسيم بندي هايي براي زبان كردي در نظر گرفته اند كه اكثرا بر اساس مناطق جغرافيايي تقسيم كرده و توجه زيادي به ساختار زبان، ساختار و سازمان ايلي و همچنين پيوستگي جغرافيايي اين لهجه ها در ميان كردها نداشته اند . براي نمونه چند گونه از اين تقسيم بندي ها را ارائه مي كنيم :
توفيق وهبي، زبان كردي را اينگونه تقسيم مي كند :
كرمانجي

الف : كرمانجي شمال از شاخه هاي زير بوجود آمده است . باديناني – بوتاني – آشتياني – حكاري و بايزيدي

ب : كرمانجي جنوب از شاخه هاي زير بوجود آمده است . مكري – مهابادي – سوراني – اربيلي – سليمانيه – كركوكي - اردلاني
لري شامل : بختياري – لكي – فيلي – كلهري و ممسني
گوران شامل : باجلاني – كاكه يي – زنگنه و هوراماني
زازايي

استاد خال زبان كردي را به چهار دسته تقسيم مي كند:
زازا
كرمانجي راست شامل : سوراني – باباني –مكرياني – اردلاني – كلهري – گوراني
كرمانجي چپ شامل : شمالي – بوتاني – باديناني – حكاري – بايزيدي – شمديناني
لري شامل : بختياري – لكي – فيلي

و تقسيم بندي هاي ديگر كه عمدتا به اين صورت است بر اساس جغرافيا نوشته شده :
كردي شمال ( كرمانجي شمالي ) : كرمانجي = كردهاي تركيه، سوريه، شمال خراسان، بخشي از كردستان عراق، بخشي از كردستان ايران، ارمنستان و ديگر كشورهاي شوروي سابق .
كردي وسط ( كرمانجي مياني ) : شامل سوراني در كردستان عراق و كردستان ايران.
كردي جنوب ( كرمانجي جنوبي ) شامل = كلهري، لكي و لوري در كردستان ايران و كردستان عراق .

اما پرفسور محمد امين زكي بيگ مي گويد : لهجه هاي زبان كردي چند دسته اند و بزرگترين آنها لهجه كرمانجي است، با استناد به كتاب شرفنامه ملت كرد و زبانشان را چهار دسته مي داند : كرمانج – كلهر – گوران – لر .

همانطور كه اشاره شد اكثر اين تقسيم بندي با توجه به مناطق جغرافيايي است و بر اساس دستور زبان و حوزه نفوذ زباني نوشته نشده . براي اينكه بتوانيم به يك تقسيم بندي منطقي در مورد زبان كردي و گويشهاي آن دست يابيم لازم است چند فاكتور زباني از جمله دستور زبان، حوزه نفوذ زبان و همچنين سازمان ايلي را مد نظر قرار دهيم . چرا كه كردها در حال حاضر نيز داراي سازمانهاي ايلي خود هستند و به صورت سنتي آن را هرچند كم رنگ اما حفظ نموده اند .

بر اين اساس مي توان تقسيم بندي « شرف خان بتليسي » را هرچند قديمي است اما دقيق ترين تقسيم بندي دانست، چرا كه توانسته در اين تقسيم بندي فاكتورهاي علمي را بگنجاند .

ايرادات تقسيم بندي هاي پيشين

اما ديگر تقسيم بندي ها عموما ايرادات اساسي بر آنها وارد است مثلا تقسيم بندي كه استاد خال ارائه مي دهد، و در آن كرمانجي راست را شامل : سوراني – باباني –مكرياني – اردلاني – كلهري – گوراني مي داند . در حالي كه گوراني و كلهري را به هيچ وجه نمي توان در اين دسته قرار داد زيرا گوراني قديم يا همان هورامي از نظر وژاگاني و كلهري از نظر دستور زبان با ديگر لهجه ها در اين دسته متفاوت و هر كدام خود يك گويش محسوب مي شوند . و زازا را يك لهجه مجزا معرفي نموده كه بر اساس دستور زبان و دايره واژگان، زازايي و هورامي يك دسته به حساب مي آيند واصطلاحا گويش زازا-گوران را مي سازند. همچنين لكي و فيلي را با بختياري يكجا آورده كه براي اين نيز بايد گفت لكي خود براساس معيارهاي علمي زبان كه براي ديگر گويش ها در نظر گرفته مي شود يك گويش مستقل و فيلي نيز زير لهجه اي از گويش كلهري مي باشد . توفيق وهبي نيز در تقسيم بندي كه ارائه مي دهد در بند دوم لري را شامل : بختياري – لكي – فيلي – كلهري و ممسني مي داند كه اين تقسيم بندي نيز داراي ايراد است، همانگونه كه اشاره شد لكي و كلهري هر كدام يك گويش مستقل و فيلي يك لهجه از كلهريست .

معيارها در تقسيم بندي زباني

در تقسيم بندي گويش هاي كردي بايد توجه داشت همانگونه كه اشاره شد، كردها هم اكنون نيز ساختار و سازمان ايلي خود را حفظ نموده و در گفتار نيز از نظر دستور زباني باهم تفاوتي هايي دارند و البته همين امر باعث بوجود آمدن اين تقسيمات و به ظاهر جدايي ها شده . و نبايد فراموش كرد كه كردها اختلاف واژگاني فراواني باهم ندارند يعني بطور قاطع مي توان گفت اين اختلاف در واژه به كمتر از ۵% مي رسد و تفاوتي را كه ديگران در خارج از اين حوزه مي بينند ناشي از اختلاف فونوتيك در اداي واژه هاست ولاغير .

بايد اشاره داشت كرمانجها با وجود اينكه در كل يك جمعيت و يك گويش به حساب مي آيند اما در داخل اين جمعيت داراي دسته هاي ايلي، لهجه ها و زير لهجه هاي متعددي از جمله : جزيري، باتماني، بوتاني، بهديناني، شمزيناني، بايزيدي، و ... هستند كه با وجود تفاوت هاي آشكار و نهان كه در بعضي موارد بسيار آنها را از هم دور مي سازد اما در نهايت يكي محسوب مي شوند و به راحتي قادر به ارتباط برقرار كردن با يكديگرند . همچنين اين اتفاق در مورد كلهرها، هورامها و لورها نيز صادق است . اما شدت و ضعف آنها بسيار متفاوت مي باشد .

مثلا در كلهري لهجه ها و زير لهجه هايي وجود دارد كه تفاوت در آنها تنها بر سر طرز تلفظ واژگاني است؛ براي مثال : در منطقه كليايي به اول افعال اَ ((ئه)) اضافه مي شود مانند "خوه م" = "ئه خوه م" و به همين ترتيب؛ همچنين در لهجه فيلي يا ايلامي از گويش كلهري ، ((د)) به اول افعال اضافه مي شود مانند : "بوو" = "دوو" كه هر دو يك معني را مي دهند . اما در هورامي اين اختلاف كمي پر رنگ تر مي شود به گونه اي كه اختلاف ها از سطح طرز تلفظ يا پسوند و پيشوند افعال به سطح اختلاف در واژه مي رود . كه گاهي باعث سختي برقراري ارتباط بين اين دو لهجه در يك گويش مي شود . اما همه آنها خود را هورام، زبان خود را كردي و گويششان را هورامي مي دانند .
اين اختلاف در لوري هم بسيار مشهود است مثلا ما مي دانيم كه لورها از لرستان تا كهكيلويه و بويراجمد و حتي پائين تر به عنوان لر خوانده مي شوند؛ هرچند سازمان ايلي آنها و همچنين تفاوتهاي گفتاري در آنها بسيار زياد است . مثلا بختياري ها براي خود داراي يك سازمان ايلي مجزا و تفاوت هاي آشكار زباني با لورهاي لرستان دارند . اما تمامي اين جمعيت لر خوانده مي شوند و گويششان لري .

منطقي ترين تقسيم بندي

با اين توضيحات مي توان گفت : منطقي ترين تقسيم بندي آن است كه همه جوانب يك دسته را مورد توجه قرار داد از جمله سازمان ايلي، اشتراك گويش و همچنين جغرافياي پيوسته .
البته بايد اشاره داشت دو گويش ديگر در كردي وجود دارد كه در كتاب هاي قديمي هيچ اشاره اي به آنها نشده و صرفا اگر اشاره اي هم بوده به اين صورت است كه آنها را جزء يكي از اين چهار گويش محسوب كرده اند و هيچگاه به عنوان يك گويش مستقل معرفي نشده اند . اين دو گويش "سوراني" و "لكي" مي باشند، مثلا سوران ها را هميشه جزيي از كرمانج و لكها را گاهي جزيي از كلهر ها و گاهي جزيي از لرها دانسته و گاهي آن را آميخته اي از كلهري و لوري خوانده اند .
بايد در اين مورد گفت هم لك ها و هم سوران ها در حال حاضر داراي خصوصيتهايي هستند كه براي ديگر گويش ها نيز اشاره شد و بدون شك براي آنها نيز صادق مي باشد . براي مثال خود سورانها از سازمانهاي ايلي و لهجه هاي متفاوتي از جمله : سوران، مكريان، بابان، اردلان و جاف تشكيل يافته اند . لك ها نيز داراي اين خصيصه هستند مثلا عثمانوندها، جلالوندها، بيژنوندها، كولي وندها و ... كه با وجود دارا بودن اختلافات در تقسيم بندي ايلي و همچنين شيوه گفتار، يك ساختار شناخته مي شوند . يكي از اين تفاوت ها مثلا در اين واژه : "گِستم" = "هِستم" كه هردو به معني "خواستم" است . اما آنها نيز در كل يك لهجه و يك ايل شناخته مي شوند .

صحيح ترين تقسيم بندي

بر اين اساس اگر بخوهيم گويش هاي كردي را بطور صحيح و براساس معيارهايي كه در بالا به آنها اشاره شد تقسيم كنيم به شش دسته بر مي خوريم كه عبارتند از :
۱- كرمانجي
۲-كلهري
۳- زازا- گوران ( هورامي )
۴- لري
۵- سوراني
۶- لكي


بايد افزود هركدام از اين گويشها خود داراي لهجه ها و زير لهجه هاي متعدد است كه در زير اجمالا به برخي ازآنها در هر دسته اشاره و جغرافياي آن را خواهيم شناخت .

گويش كرمانجي :

شامل لهجه هايي چون : جزيري، بهديناني (باديناني )، شمزيناني، بوتاني و ... كه جغرافياي آنها تمامي مناطق كرد نشين كشور تركيه ( شمال كردستان )، بخشي از مناطق شمالي حريم كردستان ( جنوب كردستان )، قسمت هاي شمالي كردستان ايران ( شرق كردستان )، مناطق كردنشين ارمنستان، كردستان سوريه ( غرب كردستان )، كردهاي خراسان و بسياري ديگر از مناطق و كشورهاي شوروي سابق كه كردها در ان حضور دارند را شامل مي شود .

گويش كلهري:

شامل لهجه هاي : گروسي، كليايي، فيلي، زنگنه، گوراني، قصري و ... است كه جغرافيايش در كردستان ايران ( شرق كردستان ) شامل استانهاي كرمانشاه، كردستان، ايلام و بخشي از همدان و در حريم كردستان ( جنوب كردستان ) در شهرهاي چون : خانقين، مندلي، زرباطيه، بدره، جسان، جلولا و ديگر مناطق پيوسته به آن مي باشد.

گويش زازا-گوران( هورامي ):

شامل دو بخش زازاكي و هورامي است كه از نظر جغرافيايي بسيار از هم دورند اما از نقطه نظر زباني بسيار به هم نزديكند و اين نزديكي شامل دستور زبان، دايره واژگان، طرز تلفظ واژگان و غيره اگرچه از نظر سازمان ايلي و جغرافيا هيچ پيوستگي باهم ندارند . منطقه جغرافيايي هورامي شامل مناطقي در استانهاي كرمانشاه و كردستان در كردستان ايران و قسمتهايي از استان سليمانيه در كردستان عراق مي باشد . منطقه جغرافيايي زازاكي نيز در درسيم و بخشهايي از الازيغ، ارزنجان و دياربكر مي باشد .

گويش لوري:

شامل لهجه هايي چون : خورماوه اي، چگني، بختياري، ممسني و ... كه جغرافياي آن در كردستان ايران ( شرق كردستان ) استانهاي لرستان، كلهكيلويه و بويراحمد، چهارمحال و بختياري، بخشهايي از استانهاي اصفهان، فارس، خوزستان، مركزي، همدان و ايلام را شامل مي شود .

گويش سوراني:

شامل لهجه هاي : مكري، باباني، سوراني، اردلاني و جافي است . و جغرافياي آن در حوزه حضور ايلات گويشور آن يعني در كردستان عراق ( جنوب كردستان ) در استانهاي اربيل، سليمانيه، كركوك، و شهرهاي اطراف آنها و در كردستان ايران (شرق كردستان ) در استانهاي آذربايجان غربي و كردستان به مركزيت سنندج مي باشد .

گويش لكي:

شامل لهجه هاي چون : عثمانوند، جلالوند، چغلوندي، كاكاوندي و ... جغرافياي آن در كردستان ايران (شرق كردستان)، هرسين در استان كرمانشاه و مناطق و روستاهاي اطراف آن، نورآباد، الشتر، كوهدشت و دلفان در استان لرستان، برخي مناطق استان ايلام را شامل مي شود . بايد اشاره داشت در برخي مناطق چون كوهدشت جمعيتهاي لك و لور با هم در اين جغرافيا زندگي مي كنند .

منابع

1. كردها نوادگان مادها ولاديمير مينورسكي،{ جلال جلالي زاده، جاماسب كردستاني (مترجمان)}، نشر ژيار ، 1382

2. كردها نوادگان مادها ولاديمير مينورسكي،{ جلال جلالي زاده، جاماسب كردستاني (مترجمان)}، نشر ژيار ، 1382

3. http://en.wikipedia.org/wiki/Kurdish_language




تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد