ريشه كلمات كردي كرمانجي -1

آموزش زبان كردي كرمانجي

ريشه كلمات كردي كرمانجي -1

۱۴ بازديد
علي پاك سرشت :

Mamoste(استاد/معلم). از كلمه كردي mam به معني (عمو) و hoste (استاد/ماهر) مي آيد. كلمه استاد از كردي و فارسي وارد عربي شده و به صورت (استاذ)در آمده است. در قديم مدرسه و تعليم معمولا به مكتب يا مسجد محدود بود و مدرس نيز آقا بود و او را به خاطر مسن بودن عمو صدا مي كردند. اين دو كلمه تركيب شده و به تدريج به صورت يك كلمه واحد و با بار معنايي استاد و معلم هم براي آقا و هم براي خانم بكار مي رود.

Hînbûn(يادگرفتن). از كلمه hîn به معناي (هنوز) و bûn به معناي (بودن) مي آيد. يعني آنچه كه براي آن تلاش كرده ايم و هنوز وجود دارد يعني يادگرفته ايم، فرموش نكرده ايم. اين به تدريج بار معنايي مستقل (يادگرفتن) را به خود گرفته است.

Îş(كار).برخلاف تصور خيلي از مردم اين كلمه تركي نيست. كلمه ريشه زبان هاي ايراني دارد و در زبان هاي اوستايي و پهلوي به عنوان منشا زبان هاي كردي و فارسي به معناي (كار)كاربرد داشته است.

Kadiz(كهشكان). از دو كلمه ka به معناي (كاه) و diz به معناي (دزد) تشكيل شده است. در شب شكل كهكشان شبيه كسي است كه گوني بزرگي از كاه را ببرد و گوني پاره شده باشد و به دنبالش بريزد و دنباله اي را تشكيل دهد. در قديم دزدي كاه امري عادي بود و دزد گاهي با عجله اين كار را مي كرد و رد خود را با كاه ريحته شده برجاي مي گذاشت. اين تشبيه را براي كهشكان بكار بردند و امروز در كردي كرمانجي كهكشان را kadiz مي گويند.

Hêlîn(لانه/آشيانه). از كلمه hêlan به معناي برجاي گذاشتن و پسوند înبراي مكان مي آيد. يعني مكان برجاي گذاشتن وسايل/جوجه ها/توله ها و …

Îsot(فلفل).از فعل كردي sotin به معناي سوختن مي آيد. فلفل نيز خاصيت سوزش و سوزاندن دارد. قسمت soهمان خلاصه sor از سرخ/سرخ شدن/ داغ شدن مي آيد.

Hîverûn(مهتاب). از hîv/heyv به معناي ماه/كره ماه و rûn/ron/ronahî به معناي روشن/روشنايي مي آيد.

Zirav(نازك). در كرمانجي آبا بسيار باريك را zi/zih/zêگويند و av نيز به معناي آب است. چيز نازك يا افراد لاغر را در زندگي طبيعت به آب بسيار باريك تشبيه كرده اند و الين كلمه به تدريج معناي نازك به خود گرفته است.

منبع : www.dibistan.blogfa.com



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد